ElhamMokhtari  Buku tamu saya (284) Daftar buku tamu

tinjau laman:< kembali 2 3 4 5 6 7 8 Next > 
boghskin
11 years ago
گاه یادم می رود دوستانم را یاد کنم اما یادم نمیرود چقدر دوستشان دارم..
boghskin
11 years ago
باران باش!کسي به باران عادت نميکند هروقت بيايد دوست داشتني است.
ElhamMokhtari
11 years ago
غم قفس به كنار
آنچه عقاب را پير مي كند
پرواز زاغهای بی سر و پاست ...


boghskin
11 years ago
سلام
ElhamMokhtari
11 years ago
....مادر

آسمان را گفتم
می توانی آیا
بهر یک لحظه‌ی خیلی کوتاه
روح مادر گرد ی
صاحب رفعت دیگر گردی
گفت نی نی هرگز
من برای این کار
کهکشان کم دارم
نوریان کم دارم
مه وخورشید به پهنای زمان کم دارم
***
خاک را پرسیدم
می‌توانی آیا
دل مادر گردی
آسمانی شوی و خرمن اختر گردی
گفت نی نی هرگز
من برای این کار
بوستان کم دارم
در دلم گنج نهان کم دارم
***
این جهان را گفتم
می‌توانی آیا
لفظ مادر گردی
همه‌ی رفعت را
همه‌ی عزت را
همه‌ی شوکت را
بهر یک ثانیه بستر گردی
گفت نی نی هرگز
من برای این کار
آسمان کم دارم
اختران کم دارم
رفعت و شوکت و شان کم دارم
عزت و نام و نشان کم دارم
***
آن جهان را گفتم
می‌توانی آیا
لحظه‌ای دامن مادر باشی
مهد رحمت شوی و سخت معطر باشی
گفت نی نی هرگز
من برای این کار
باغ رنگین جنان کم دارم
آنچه در سینه‌ی مادر بود آن کم دارم
***
روی کردم با بحر
گفتم او را آیا
می‌شود اینکه به یک لحظه‌ی خیلی کوتاه
پای تا سر همه مادر گردی
عشق را موج شوی
مهر را مهر درخشان شده در اوج شوی
گفت نی نی هرگز
من برای این کار
بیکران بودن را
بیکران کم دارم
ناقص و محدودم
بهر این کار بزرگ
قطره‌ای بیش نیم
طاقت و تاب و توان کم دارم
***
ElhamMokhtari
11 years ago
صبحدم را گفتم
می‌توانی آیا
لب مادر گردی
عسل و قند بریزد از تو
لحظه‌ی حرف زدن
جان شوی عشق شوی مهر شوی زرگردی
گفت نی نی هرگز
گل لبخند که روید ز لبان مادر
به بهار دگری نتوان یافت
دربهشت دگری نتوان جست
من ازان آب حیات
من ازان لذت جان
که بود خنده‌ی اوچشمه‌ی آن
من از آن محرومم
خنده‌ی من خالیست
زان سپیده که دمد از افق خنده‌ی او
خنده‌ی او روح است
خنده ی او جان است
جان روزم من اگر, لذت جان کم دارم
روح نورم من اگر, روح وروان کم دارم
***
کردم از علم سوال
می‌توانی آیا
معنی مادر را
بهر من شرح دهی
گفت نی نی هرگز
من برای این کار
منطق و فلسفه و عقل و زبان کم دارم
قدرت شرح و بیان کم دارم
***
در پی عشق شدم
تا درآئینه‌ی او چهره‌ی مادر بینم
دیدم او مادر بود
دیدم او در دل عطر
دیدم او در تن گل
دیدم او در دم جان‌پرور مشکین نسیم
دیدم او در پرش نبض سحر
دیدم او در تپش قلب چمن
دیدم او لحظه‌ی روئیدن باغ
از دل سبزترین فصل بهار
لحظه‌ی پر زدن پروانه
در چمنزار دل‌انگیزترین زیبایی
بلکه او درهمه‌ی زیبایی
بلکه او درهمه‌ی عالم خوبی, همه‌ی رعنایی
همه جا پیدا بود
همه جا پیدا بود
.
.
.
*عزیزتراز جونم روزت مبارک*
boghskin
11 years ago
دفتر٣٦٥برگ جديدت رودادم به خداتابهترين تقدير،خوشبختى وسلامتى روبرات بنويسه;خواستم اولین نفری باشم که برای سال جدیدبه فكرته...
boghskin
11 years ago
دلتنگی مرض عجیبیست....ادم را ارام...ارام...نا آرام میکند...
boghskin
11 years ago
براي تو که هيچ وقت ياد نگرفتي بد باشي يه دنيا خوبي آرزو مي کنم.
boghskin
11 years ago
بوی مهربانی می آید، کجا ایستاده ای ؟
درمسیر باد؟!
ElhamMokhtari
11 years ago
زن : دوستت دارم
شوهر : منم دوستت دارم
زن : ثابتش کن ، داد بزن تا همه دنیا بفهمن
شوهر : کنار گوشش زمزمه میکند دوستت دارم.
زن : چرا آروم برام زمزمه میکنی؟
شوهر : چون تو همه دنیای منی
boghskin
11 years ago
انهایی که با چشم کمتر دیده میشوند در قلب زیادتر یاد میشوند
boghskin
11 years ago
ياد تو
 حس قشنگي ست كه دردل دارم،
چه تو باشی چه نباشی
" نگهش ميدارم".
boghskin
11 years ago
چه دشوار است انسان وار زیستن در سرزمین مترسک ها،انجا که به نگاهی به نام عشق فریبت می دهند و به دروغی به نام محبت، دشنام! عادت این قبیله است دور اتشی که میسوزی برقصند.
boghskin
11 years ago
انگشتانت را به من قرض بده برای شمردن لحظه های نبودنت کم اورده ام
boghskin
11 years ago
مهربانیت رابادلم پیوند زدم،تاازتو دوربودن رااحساس نکنم

اماباز دلتنگتم
boghskin
11 years ago
باز برف است و جسد پشت جسد می آرند!زندگی سهم کسانی است که هیزم دارند...
ElhamMokhtari
11 years ago
سوختم باران بزن شاید تو خاموشم کنی /
شاید امشب سوزش این زخم ها را کم کنی/
آه باران من سراپای وجودم آتش است /
پس بزن باران بزن شاید تو خاموشم کنی
boghskin
12 years ago
برای محبت هایی که عمیقند ندیدن و نبودن هرگز بهانه از یاد بردن نیست.تورا مرور می کنم تا...خاموشیم نشانه فراموشیت نباشد.
ElhamMokhtari
12 years ago
خدایـــــا


گاهی تو را بزرگ می بینم و گاهی کوچک

این تو نیستی که بزرگ می شوی و کوچک

این منم که گاهی نزدیک می شوم و گاه دور
tinjau laman:< kembali 2 3 4 5 6 7 8 terus > 
hubungi kami | Blog | Translation | Aturan penggunaan | Kebijakan Privasi

沪ICP备06061508号
Hak cipta © 2006 OwnSkin.com    
-
melihat isi
Ada masalah dengan proses melihat isi